خلاصه کتاب:
از برخورد نور روی صورتم مجبور شدم چشمام رو باز کنم.چند باری پلک زدم و بلاخره همچی واضح شد. ناخودآگاه یاد اتفاقات دیشب افتادم،شبی که هرلحظه اش آرزو میکردم زندگیم به پایان برسه...
سایت داستانسرای قلم سبز فرصتی است جهت عرضه آثار عزیزانی که بر اثر سعی و هوش خود، در خانواده بزرگ پارسی گوی، در اندیشه پاسداشت عشق و محبت بین انسانها مینویسند و میسرایند. اطلاعات بیشتر درباره ما...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " داستان سرای قلم سبز " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.