داخل کافه کتاب قرار ملاقات گذاشتم همیشه دوست داشتم بهترین لباس هایی که دارم، بپوشم و خوشبوترین عطر دنیا رو به خودم بزنم آخه یک جورایی نویسنده هستم هم به قول امروزی ها روشنفکرم اما ولی! به خودم خوب نگاه می کنم می بینم هنوزم خیلی چیزها در مقابل آن مرد کم دارم…